کانون دمکراسی آزربايجان

Azərbaycan Demokrasi Ocağı / Azarbaijanian Democracy Institute

نکاتی در مورد دیدگاههای جناب بهاری در موضوع دین



انتشار مصاحبه مفصل کانون دمکراسی آذربایجان با آقای مهران بهاری مدير و مولف سري وبلاگهاي سؤزوموز مورد استقبال گسترده نیروهای سیاسی و فعالین ترک ، به ویژه محافل دانشجویی آذربایجان قرار گرفت که موجب دلگرمی فراوان ما در تداوم گفتگو با چهره های سیاسی و فکری می باشد.حیدر شادی دانش آموخته فلسفه و از فعالان سابق دانشجویی با ارسال یادداشتی نکاتی را درباره دیدگاههای جناب بهاری در موضوع دین طرح کرده است که با تشکر از ایشان و در راستای تعهد کانون به ایجاد فضای گفتگو و تضارب آرا و اندیشه ها درج می گردد :


نکاتی درباره موضوع دین در مصاحبه آقای مهران بهاری با آذربایجان دموکراسی اوجاغیتقدیم به سعید متین پور ، دوست فرهیخته زندانی ام

حیدر شادی
1- در صحبتهای آقای بهاری در خصوص دین و مسئله آذربایجان نکات مهمی وجود دارد. اشاره بجا به نقش دین در آسیملاسیون ترکهای ایران ، شناسایی اسلام ترکی به مثابه یک اسلام میانه رو ، تمییز بین سکولاریسم معتدل (جدایی دین از دولت) و سکولاریسم افراطی (جدایی دین از سیاست) ، تاکید بر خودمختاری آذربایجان در حوزه دین برای داشتن امکان پرورش قرائت بومی خود از اسلام و تشیع، از جمله این نکات است.

2- اما برخی از مطالب مطرح شده توسط آقای بهاری دارای ضعف است ، اساس دیدگاه وی مبتنی بر تمییز بین اسلام مرزی و غیر مرزی( درون سرزمینی؟)، اعتقاد به سمبلیک بودن اسلام برای ملتهای مرزی جهان اسلام مثل از جمله ترکها و عدم امکان رشد بنیادگپرایی دینی در آنها است.

3- اگر چه ممکن است تمییر بین اسلام مرزی با اسلام غیر مرزی به طور عمومی درست باشد و همینطور تفاوتهایی بین این دو باشد ولی نمی توان گفت با توجه به اینکه اسلام برای ملتهای دارای اسلام مرزی اهمیت سمبلیک دارد نه دینی و آن را برای تعریف هویت ملی خود در مقابل همسایه های غیر مسلمان لازم داشته اند بنابراین بنیادگرایی مطرح نیست. چون الان بنیادگرایی اسلامی در نزد ملتهای دارای اسلام مرزی زیادی از پاکستان گرفته تا اندونزی و سومالی و ازبکستان وجود دارد. حتی ممکن است یکی ادعا کند که در کشورهایی با اسلام مرزی احتمال ابتلا به بینادگرایی بیشتر است چون آنها استفاده هویتی از آن می کنند و همیشه در حال رقابت و کشمکش با همسایه های غیر مسلمان خود به سر می برند. به عبارت دیگر ملی بودن اسلام برای ترکها الزاما به معنی غیر مهم بودن آن برای آن قوم نیست.

4- آقای بهاری برای تعریف هویت دینی متمایز برای ترکهای ایران و آذربایجان بیان می کند که ملت آذربایجان یکی از سکولارترین ملتهای خاورمیانه است. ولی آقای بهاری بر ای این ادعا دلیلی ارائه نمی دهد. به نظر نمی رسد که در سکولار و مذهبی بودن تفاوت خاصی بین آذربایجان و مثلا اصفهان باشد.

5- آقای بهاری همچنین با تمییز شیعه امامی (تفسیر فارس) و شیعه جعفری (تفسیر ترکی- آذربایجانی) دومی را متساهلانه تر معرفی کرده و می گوید که مذهب شیعه جعفری (ترکی) بر خلاف اولی به عصمت ائمه اعتقاد ندارد. برای این این ادعا هم دلیل و منبع ذکر نشده است.

6- البته همانطور که در اول نوشته اشاره شد؛ در ادبیات دین پژوهی اصطلاح «اسلام ترکی» وجود دارد که یکی از ویژگی های آن هم میانه روی و مداراست ولی این بیشتر به سنت ریشه دار تصوف در میان ترکها، که عامل اصلی ترویج اسلام در بین آنها نیز بوده، برگردانده می شود. ولی من در دوام این سنت در بین ترکهای ایران تردید دارم. به نظر می رسد که اسلام شیعی در آذربایجان متاثر از تجربه تاریخی طولانی مدت مشترک با قوم فارس مخصوصا بعد از دوره صفویه بیشتر صبغه ایرانی-عقلی-شیعی دارد تا ترکی-تصوفی-سنی.

دین و تاریخ و جایگاه آنها در حرکت ملی- دمکراتیک ترک ( آذربایجان ) – گفتگو با مهران بهاری ( بخش سوم )


نوشته شده در  88/10/03 توسط آزربایجان دموکراسی اوجاغی

8 مارس 2010 - Posted by | فارسی, مقاله - تحلیل | , , , , , , , , ,

هنوز دیدگاهی داده نشده است.

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s