کانون دمکراسی آزربايجان

Azərbaycan Demokrasi Ocağı / Azarbaijanian Democracy Institute

به یاری مدافعان محیط زیست آزربایجان بشتابیم!

دریاچه اورمیه / اثر آیخان علیزاده / Ayxan Əlizadə / Urmu gülü

دریاچه اورمیه / اثر هنرمند گرافیست آیخان علیزاده / Urmu gölü / Ayxan Əlizadə

س. حاتملوی

گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ی من

آنچه البته به جائی نرسد فریاد است

افکار عمومی کشور در مقابل فاجعه ی زیست محیطی دریاچه ی ارومیه که هر روز ابعاد وسیعتری به خود می گیرد، حساسیت لازم را نشان نمی دهد. لذا طرفداران حفظ محیط زیست و فعالین ملی- مدنی آزربایجانی می خواهند با یک اقدام ابتکاری، توجه مردم را به تخریب محیط زیست و حیات وحش در آزربایجان جلب کرده و به سیاستهای ضد مردمی رژیم که در این مورد کوچکترین وقعی به نظریات متخصصین نمی گذارد، اعتراض بکنند. آنها می خواهند با خانواده هایشان سیزده فروردین را بر روی پل ساخته شده در این دریاچه بدر کنند.

دریاچه ی ارومیه که در رژیم سابق به دریاچه ی رضائیه تغییر نام داده شده بود، یکی از دریاچه های منحصر بفرد دنیا محسوب می شود. این دریاچه که قبل از تقسیمات ایالتی انجام شده، بصورت طبیعی خاکهای آزربایجان را به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم می کرد، بزرگترین دریاچه ی ایران و یکی از بزرگترین دریاچه های شور دنیا محسوب می شود. به نظر متخصصین داخلی و بین المللی، اکو- سیستم این دریاچه در نوع خود منحصر بفرد می باشد. به همین دلیل این دریاچه و تالابهای آن، پارک ملی بوده و منطقه ی حفاظت شده محسوب می شود. این دریاچه که موجودی به نام آرتمیا ارومیانا در آن زندگی می کند، زیستگاه گونه های نادری از حیات وحش بوده و لجن موجود در سواحل آن از قدیم در معالجه ی امراض پوستی و استخوانی مورد استفاده قرار می گرفت. و امروزه در صورت سرمایه گذاری های لازم می تواند همانند دریاچه های نظیر خود به یکی از مراکز توریستی جهان بدل شده و بدین طریق سیمای اقتصادی آزربایجان غربی را دگرگون کند.

در چند دهه ی اخیر به علت خشکسالی های مداوم و احداث سدهای مختلف بر روی رودخانه هائی که این دریاچه از آب آنها تغذیه می کند، بیشتر از 5 متر از عمق آن کاسته شده و بر وسعت نمکزارهای اطراف دریاچه به شکل غیر طبیعی افزوده شده است. ادامه ی این وضع نه تنها باعث نابودی این اکو- سیستم منحصر بفرد خواهد شد، بلکه با افزایش نمکزارهای اطراف دریاچه و وزش بادهای نمکدار، مناطق کشاورزی اطراف این دریاچه- که محل کار و زندگی صدها هزار آزربایجانی ساکن این مناطق می باشد- به تدریج نابود خواهند شد. مناطق کشاورزی خیاو ( ایلخچی) که بهترین پیاز کشور در آنجا تولید می شود و تاکستانهای اطراف شهر ارومیه – که انگورهایش شهرت بین المللی دارند- جزو این مناطق به حساب می آیند.

برای جلوگیری از این فاجعه ی زیست محیطی، متخصصین امر پیشنهادهای مختلفی را مطرح کرده اند که عملی کردن آنها برای رژیمی که خود را ابر قدرت منطقه ای می نامد، نباید چندان مشکل باشد. ولی رژیم حاکم تا بحال نه تنها به این پیشنهادات وقعی نگذاشته است، بلکه اخیراً با عوض کردن نامهای محلی از جمله تعویض اسامی ترکی جزایر این دریاچه با اسامی فارسی، عملاً به مردم آزربایجان دهن کجی کرده است.

فعالین ملی- مدنی و طرفداران محیط زیست در آزربایجان که بشدت نگران این فاجعه ی زیست محیطی می باشند، بارها و بارها، به انحا مختلف و از جمله توسط نامه ها و بیانیه های دسته جمعی، خواستار اقدام عاجل مسئولین شده اند. این تقاضاها تا بحال به نتیجه ی مشخصی منجر نشده اند. افکار عمومی کشور نیز در مقابل فاجعه ی زیست محیطی دریاچه ی ارومیه که هر روز ابعاد وسیعتری به خود می گیرد، حساسیت لازم را نشان نمی دهد. لذا طرفداران حفظ محیط زیست و فعالین ملی- مدنی آزربایجانی می خواهند با یک اقدام ابتکاری توجه مردم را به تخریب محیط زیست و حیات وحش در آزربایجان جلب کرده و به سیاستهای ضد مردمی رژیم که کوچکترین وقعی در این مورد به نظریات متخصصین نمی گذارد، اعتراض بکنند. آنها می خواهند با خانواده هایشان سیزده فروردین را بر روی پل ساخته شده در این دریاچه بدر کنند.

در کشور ایران – که همراه با عربستان سعودی بالاترین سطح تولید گازهای گلخانه ای را در منطقه دارا می باشد- مبارزه برای حفظ محیط زیست از مبارزه برای دمکراسی و عدالت اجتماعی جدا نیست. قربانیان دم دست تخریب محیط زیست، مثل همه جای دنیا در اینجا نیز قبل از همه اقشار فقیر جامعه هستند. مردم ساکن در شهرهای بزرگ کشور، بخاطر وجود انبوه وسائل نقلیه ی کهنه و غیر استاندارد، مراکز صنعتی – که مرکز تولید انواع آلاینده های محیط زیست می باشند- کمبود فضای سبز و گسترش بی رویه ی این شهر ها، در معرض انواع بیماریهای مهلک همچون سرطان قرار دارند.

فعالین مدنی کشور در داخل و خارج باید اقدام نمادین فعالین ملی- مدنی آزربایجانی را به فال نیک گرفته و با ایجاد کارزاری همگانی به یاری آنها بشتابند. احزاب، جمعیت ها و گروه های مختلف اجتماعی نیز باید به این کارزار پیوسته، سایتهای مختلف و بخصوص سایتهای خبری به این اقدام مدنی، پوشش تبلیغی لازم را بدهند.

وقت تنگ است. به یاری فعالین ملی- مدنی آزربایجان بشتابیم!

30 مارس 2010 Posted by | فارسی, مقاله - تحلیل, آذربایجان, آزربایجان, باخیش - دیدگاه | , , , , , | بیان دیدگاه

حامیان جدید ( 170 امضای جدید ) بیانیه معیارهای ما در رابطه با روند دموکراسی‌ خواهی و جنبش سبز

بیانیه جمعی از فعالین ملی و مدافعین حقوق مردم آذربایجان

(دوم اسفندماه 1388 برابر با 21 فوریه 2010 روز جهانی زبان مادری)

 

بیش از هشت ماه از آغاز جنبش ضد استبدادی ایران می‌گذرد. جنبشی که با اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری شروع شده بود، اینک با طرح شعارها و خواست‌هایی چون دموکراسی، آزادی و… نویدبخش تغییرات اساسی در حیات سیاسی جامعه شده است.

هرچند این جنبش نوپا با بهره‌گیری گسترده از امکانات ارتباطاتی همچون اینترنت و ماهواره و… توانسته است در سطح وسیعی خود را به جهانیان معرفی کند، اما هنوز به دلیل برخی کاستی‌ها و نارسائی‌ها نتوانسته به صورت یک جنبش فراگیر و سراسری در داخل ایران خودنمائی کند. چندان که تا کنون سنگینی این جنبش بر دوش طبقه متوسط شهری در مرکز کشور بوده و دامنه جغرافیایی آن نیز به تهران (و حداکثر چند شهر دیگر) محدود شده است. سکوت معنی‌دار آذربایجان (که در تاریخ معاصر به پیشتازی در تحولات مهم سیاسی مشهور است)، نمود بارز این مدعاست.

باید خاطرنشان ساخت که اگر در جنبش‌های سراسری پیشین پائین بودن خودآگاهی ملی و تلقی سطحی فعالین جنبش‌ها از مفاهیم آزادی و دموکراسی امکان تشکیل یک اتحاد ساده از آحاد مردم را فراهم می‌ساخت، اینک با تداوم سیاست‌های تبعیض‌آمیز و تشدید اثرات ستم ملی بر چهره اقتصادی آذربایجان و با گذشت قریب به دو دهه از حرکت نوین ملی- دموکراتیک آذربایجان سطح این آگاهی‌ها چندان ارتقا یافته که هرگونه همگامی یا اتحاد جدیدی مشروط به تامین شرایط حداقلی مورد نظر مردم آذربایجان و با حفظ و احترام به استقلال حرکت ملی آنها عملی خواهد بود.

ما در ماه‌های اخیر شاهد پخش بیانیه‌های مختلفی از رهبران و روشنفکران و تشکلات سیاسی مدافع این جنبش بودیم که فصل مشترک آنها دموکراسی، حقوق بشر، سکولاریسم، آزادی انتخابات، آزادی بیان و مطبوعات، گردش آزاد اطلاعات و طرد خشونت و….بوده است.

اما سخن از دموکراسی بی‌آنکه شکل آنرا در جامعه چندملیتی ایران مشخص سازیم و سخن از آزادی بیان همراه با سکوت در مقابل آزادی زبان (که خود لازمه هر بیان آزادی‌ست) و گاه بهره‌گیری از ادبیات باستان‌گرایانه و تمامیت‌خواه که آبشخوری در گرایشات ناقض حقوق بشر و سرکوب دموکراسی دارند …. در واقع بخشی از همان نارسائی‌ها و تناقضاتی‌ست که نهایتا ره به دولتی مستعجل خواهد برد و مزایای آن دموکراسی موقت نیز حداکثر به مرکز کشور محدود خواهد شد.

لذا ما امضاکنندگان زیر ضمن مغتنم شمردن این رویکرد ذی‌قیمت به سوی دموکراسی، اعلام می‌داریم که از نظر ما آینده سیاسی کشور با رعایت پرنسیپ‌ها و تامین موارد زیر بستر مناسبی برای یک رشد و توسعه پایدار خواهد داشت و بی‌شک توجه رهبران تشکلات و احزاب مدافع دموکراسی به هر یک از معیارهای زیر می‌تواند زمینه را برای هماهنگی و همگامی بیشتر مردم فراهم سازد.

1-     اصلاح (یا تدوین مجدد) قانون اساسی بر اساس به رسمیت شناختن حقوق جمعی و فردی ترک‌ها و سایر ملیتها.

2-     تضمین پایداری دموکراسی در آذربایجان و سایر واحدهای ملی از راه‌هایی چون تشکیل مجلس ایالتی ، حمایت از گسترش نهادهای مدنی، سندیکاهای کارگری، رسانه‌های آزاد و احزاب ایالتی.

3-     به رسمیت شناختن زبان ترکی از طریق آموزش و پرورش به زبان مادری در مدارس و دانشگاه‌ها و اختصاص یک شبکه رادیو تلویزیون سرتاسری به این زبان و…..

4-     تامین حقوق مساوی برای زنان در کلیه عرصه‌ها و به رسمیت شناختن تشکلات مستقل زنان در آذربایجان و سایر واحدهای ملی.

5-     طرد هرگونه مظاهرخشونت علیه انسانها اعم از تحقیر، تبعیض و شکنجه (جسمی و روحی)، لغو حکم زندان برای دگراندیشان و فعالین مدنی، سیاسی و عقیدتی و لغو کامل مجازات اعدام.

6-     تامین مشارکت ملیت‌های ایرانی در حکومت مرکزی متناسب با وزن جمعیتی آنها.

7-     سالم‌سازی فرهنگی از طرقی چون اصلاح کتب درسی و برنامه‌های صداوسیما و… که تداعی‌کننده برتری قوم و مذهبی خاص بر قوم و مذهبی دیگراست.

8-     به رسمیت شناختن آزادی‌های عقیدتی و مذهبی، تامین حقوق برابر برای اقلیت‌های دینی، مذهبی و به رسمیت شناختن تشکلات مستقل آنها در واحدهای ملی.

9-     اصلاح کلیه قوانینی که مغایر با مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر، کنوانسیون‌ها و ملحقات آن است.

10-  تمرکززدائی و لغو کلیه مظاهر تبعیض و ایجاد شرایط برابر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و سیاسی از طریق سپردن کارهای مردم آذربایجان و سایر واحدهای ملی به خود آنان .

اسامی حامیان جدید ( 170 امضای جدید )

ائلچین حاتمی – ائلخان احمدی‌خیاوی – ائلیار تبریزلی – افسانه سئوگین – امین موحدی – آراز حسنی – آراز فنی – آراز ملکی-آیدین سلطانی – بابک آذری – بهروز حاتملوئی – بهروز شریفی – مهندس بهروز فرخی-بیژن نظافتی – پرویز اورمولو – تئلناز نعمتی – مهندس تایماز نظمی – تایماز اورمولو – جئسیکا اویتا – مهندس جعفر كيوانچهر – جواد زرین – حامد امینی‌پویا – حسن زارع‌زاده‌اردشیر – حسین زمانلو – رزا اویتا- – رسول ماماغانلی – سید رضا چاوشیان – سارا آذرسان – ساناز اکبری – ستار سئوگین – سعید دژمپور – صاين‌الدين ترك اصفهانی – عبدالرضا قره‌چائی – علي حامدايمان – مهندس عليرضا صرافي – علی آرازاوغلو – علی سلیمانی  – علی محمودی – علی موسوی، – علیرضا مهدی پور- فخرالدین دمیر – گونتای گنجالپ – لیلا مجتهدی – لیلا اسفری – م. ائینالی – مایکل اویتا – مجید یعقوب‌زاده – محسن سلماسلی – سیدمحمد چاوشیان‌تبریزی – شاهین استاجلو فریدنی- مرتضی پاکی – مقصود حسینپور – مهدی سلیمانی – مهران کشاورز – نازلی شافعی -ن. قره‌باغلی – ناصر اکبری – مهندس نوید محمدی – هادی قاراچای – هادی امینی‌پویا – هدایت صادقی – مهندس وحید شیخ‌بگلو – وحید جباری – ياشار دانشگر – یدالله کنعانی – یوسف نجاتبخش – یوسف احمدلی-دکتر صالح فرح وش- مریم افشاری – حبیب تاری وردیان – سینا جهانبخش-دکتر ضیا صدرالاشرافی – احمد پوردستان

22 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز،  13 نفر از دانشجویان دانشگاه زنجان،  17 نفر از دانشجویان دانشگاه اورمیه و آزاد اورمو،  4 نفر از دانشجویان دانشگاه اردبیل،  29 نفر  از دانشجویان دانشگاه‌های تهران و 6 نفر از فعالان کارگری-ملی آذربایجان( امضا همگی نزد دبیرخانه بیانیه محفوظ است).

 

امضاهای اولیه

آیدا بیلگین – آیلار نبی‌زاده – ابراهیم ضحاک – ابوالقاسم صادقی – احمد بهجتی – اسماعیل جمیلی – اصغر شکیبا – اصلان شاهسون – اصلان عربلویی – افسانه سولدوزلو – اکبر آزاد – دکتر اکبر شکیبا – مهندس امین فضلی – ایواز مدبر – بابک سعادتمند – دکتر بابک دانشور – بابک عربلویی – بهروز عبدالهی – مهندس بیوک رسولوند – جبار ستاراوغلو – جلال صفراوغلو – مهندس حسن رحیمی‌بیات – حسن کاظم‌زاده – حسین انورحقیقی – حسین شکوهی – دکتر حسین یحیایی – خاقان باقراوغلو – داداش اصلانزاده – دکتر داوود الدنیز – ربابه تقی‌زاده – دکتر رضا براهنی – رضا عباسی – دکتر رضا عدالتی – ژیلا ائلبی قیزی – سئویم اصلانزاده – سعید عزیزی – مهندس سعید نعیمی – سلامت دشتی – سولماز ائلبی قیزی – سولماز اصلانزاده – سهیلا عزیزی – سیف‌الدین حاتملوی – شاهین اوستاجلو – دکتر شکور بابازاده – شهریار حسین‌خواه – دکتر صدیقه عدالتی – دکتر ضیا صدرالاشرافی – عباس انورحقیقی – علی اورمان – علی تاشکند – دکتر علی قره‌جه‌لو – علی ملازاده – علیرضا اردبیلی – غلامرضا اردبیلی – فرزاد صمدلی – فرنگیز مرادی – کریم اورمولر – ماشاالله رزمی – محمد آزادگر  – محمدحسن اسماعیل – محمدرضا الاردبیلی – دکتر محمدرضا هئیت  – محمود بیلگین – دکتر مناف سببی – مهران بهاری – نادر باقراوغلو – ناصر باقراوغلو – نصیبه نادری – هاشم بیلگین – یاشار اصلانزاده – یوروش مهرعلی‌بیگلو – یونس شاملی -دکتر علیرضا نظمی افشار

30 مارس 2010 Posted by | فارسی, بیانیه - آچیقلاما, باخیش - دیدگاه, حرکت ملی, سند لر- اسناد | , , , , , , , , | 19 دیدگاه

   

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: