همت مضاعف در فحاشی و اهانت به ترکها
دیروز و در جریان مسابقه فوتبال بین تراختور و مس کرمان بیشتر از ده هزار تماشاچی در روز روشن و با وقاحتی بی سابقه شعار میدادند : ترک خر – نرک خر – ترک خر. صدای نعره های نفرت افکن چنان بود که از تلویزبون هم شنیده می شد، یا تماشاگران با همت مضاعف فحاشی میکردند یا عوامل تلویزیونی هم از این اتحاد و همدلی موجود در تحقیر ترکها بوجد آمده و صدای تماشاچیان را فیلتر نمی کردند
با اینحال در اصل اتفاق خاصی نیافتاده است این فحشها همه روزه در مدرسه و کوچه و دانشگاه و بازار گفته میشود و چیز جدیدی نیست و کودکان ترک با این تحقیر و سرخوردگیها بزرگ میشوند.
موضوع فوق ، فقط از این جهت که سیزده هزار نفر یکصدا و باهم وهماهنگی ناشی از سال مضاعف ، ترکها را مورد لطف و مهمان نوازی قرار دادند تازگی داشت و نوعی نوآوری در فرهنگی والای ایرانی نیز در تاریخ ثبت نمود.
یکی دوماه پیش مسئولین فدراسیون با دشنام خواندن عبارت » زنده باد آزربایجان » قصد تنبیه تیم تراختور و هوادارانش را داشتند ولی تاکنون هیچ واکنشی در مقابل اهانتهای جمعی دیدار دیروز اتفاق نیافتاده است.
فعالین جامعه مدنی هم که برخی از آنها خود به ویروس ترک ستیزی و تحقیر و اهانت آلوده اند تاکنون سکوت کرده اند. گویی در منطق اینان اصولا این موضوع زیاد هم مهم نیست و حتی به نوعی دامن زدن به قوم گرایی است لذا جهت حفظ وحدت کشور ، ترکها باید جنبه داشته باشند و دم برنیاورند.
روشنفکران :
بخشی از نویسندگان و روشنفکران ایران خود در جبهه ترک ستیزی فعالانه اشتراک دارند و اگرچه در سخن به همه اقوام ایران علاقه مندند ولی با تحقیقات و جعلیات و تقویت ادبیات ناسیونالیسم پرخاشگر فارسی زمینه این فحاشیهای متحدانه را فراهم میاورند.
بخش دیگری از روشنفکران هم که به اضلاح دین مشغولند و دنبال حجتهای دینی برای دمکراسی اسلامی می گردند و گروهی از اینان نیز که به عنوان فعال بشر شبانه روز در بهبود آن و یا گزارش نقض حقوق بشر در ایران مشغول هستند ، لیکن حیوان و غیر بشر خوانده شدن روزانه بخش بزرگی از هموطنانشان ، وجدان هیچ کدامشان را نمی آزارد و ما به ندرت از روشنفکران ایران حتی نصیحتی اخلاقی مبنی بر عدم تحقیر دیگران شنیده ایم ، گویی با آمدن دمکراسی آرمانی ایشان همه مسائل و مصائب حل خواهد شد و نیازی به یادگیری تکثر و احترام به دیگران و …. نیست.
روشنفکران و فعالان و گروههای چپ تنها جریانی هستند که تا حدودی به برابری ملی و حقوق برابر ملیتها پرداخته و آن را در ادبیات سیاسی فارسی وارد کرده اند اما جالب توجه این است که در جریانهای چپ نیز اعضایی که منسوبیت قومی غیر فارس دارند در اینگونه موارد وارد شده و اعلام نظر می کنند یعنی در این احزاب هم دوستان فارس رغبتی به این مبحث برابری ملی ندارند.
برای نمونه در سازمان اکثریت اغلب موضوعات مربوط به مساله ملی توسط بهزاد کریمی ( ترک ) صورت می پذیرد و جناب فرخ نگهدار ( فارس) که همه روزه در حال مصاحبه در زمینه های سیاست داخلی و خارجی ، گرانی و اقتصاد ، حقوق بشر و …… هستند تاکنون جمله ای در دفاع از حقوق ملی و محکومیت فرایند تحقیر سیستماتیک بر زبان نباورده است .
با همه اوصاف گقته شده و علیرغم اختلافات گوناگون ، همه این گروهها وطن پرست هستند و اگر در فیلمی ( 300 ) پادشاه ظالمی مطایق دگمای آنها تصویر نشده باشد زمین را به زمان دوخته کمپین راه انداخته و درپناه افسانه های تمدنی و شاهنشاهی عادلانه و منشور حقوق بشر کوروش ، عقده خودساخته را تسکین میبخشند.
خطاب آخر به رسانه ها ، روزنامه نگاران ، فعالان اجتماعی و سیاسی و اندیشمندان است که سکوت و سانسور را شکسته و به این فحاشیهای روزافزون و گسترش شارلاتانیسم نژاد پرستانه اعتراض نموده و با دلجویی از قربانیان ( ترکها ) از افزایش کینه و نفرت جلوگیری کنند.
کانون دمکراسی آزربایجان
هنوز دیدگاهی داده نشده است.
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟