ایران، روسیه و چین: فدرالیسم یا تجزیه / مجید محمدی
کانون دمکراسی آزربایجان : با گسترش روز افزون ارتباطات ، تحولات منطقه ، تقویت و گسترش جنبشهای فدرالیست در ایران ، تابو گفتگو از این مسائل شکسته و فضای مباحثه و طرح مشکلات و چاره جویی برای آن باز شده است و …
مقاله آقای محمدی نیز نمونه ای از جدی شدن مساله ملی در ایران است ، این مقاله علیرغم کوناه بودن نکات بدیعی را طرح کرده است.
اگر غرور و احساسات ملی را که مبنای عقلانی ندارند و بالقوه می توانند بسیار خطر ناک باشند کنار بگذاریم و به سراغ معیارهایی مثل صلح، دمکراسی، توسعه و حقوق بشر برویم، دنیایی با واحدهای سیاسی کوچک تر شاید به نفع همه باشد. این واحدهای سیاسی کوچک تر، با تشکیل دولت- ملتهای دمکرات و فدرال (مانند ایالات متحده، هند، آلمان، سوئیس) یا با تجزیه کشورهای بزرگ محقق خواهند شد. از همین منظر است که تجزیه ایران، روسیه و چین را در صورت مقاومت در برابر دمکراسی و فدرالیسم ناگزیر می دانم.
کوچک زیباست، هم در اقتصاد و هم در سیاست
فارسی زبانان احتمالا با کتاب «کوچک زیباست» اثر اقتصاد دانی به نام شوماخر آشنا هستند. عصاره آن کتاب این است که برای داشتن زندگی سالم، پویا و متلائم با محیط زیست هرچه تکنولوژیها، شرکتها و موسسات کوچک تر باشند و هرچه محیط کار معنابخش تر، دلپذیرتر و کرامت بخش تر باشد نتیجه بهتری خواهیم گرفت. او مخالف مصرف گرایی و مبلغ توسعه پایدار بود که با بنگاههای کوچک و فن آوریهای کوچک محتمل تر می نمود.
«لئوپولد کور» همین ایده را در عالم سیاست و دولت- ملتها به کار می گیرد (در کتابی به نام «فروپاشی ملل»). او براین باور است که «تنها یک علت در پشت سر همه بدبختی ها وجود دارد: بزرگی».
او می گوید «هرگاه چیزی اشتباه و خطاست، بیش از اندازه بزرگ هم هست.» کشورهای بزرگ با قدرت مرکزی غیر دمکراتیک و فاقد حق خودگردانی واقعی (چین، اتحاد جماهیر شوروی و بعد روسیه، ایران) نه تنها برای مردم خود جهنم آفریدهاند بلکه برای صلح بین المللی نیز در مقاطعی مخاطره آفرین بودهاند.
بزرگی کشور در کنار تمرکز قدرت در دست حزب واحد یا گروهی محدود قدرت مطلق را به دست افراد جاه طلب می سپارد که برای همه خطرناک هستند. امروز حزب کمونیست چین، محفل امنیتی-اطلاعاتی پوتین و محفل امنیتی- نظامی آیت الله خامنهای با کشورهای بزرگی که در اختیار دارند برای همه دنیا مشکل ایجاد می کنند. یک نمونه آن دفاع تمام قد آنها از خونریزی به نام بشار اسد است.
اندازه اهمیت دارد
کیسینجر در مورد آلمان و نقش مخرب آن در اروپا در دوران دو جنگ جهانی می گوید: «آلمان قدیمی بیچاره: برای اروپا خیلی بزرگ، برای جهان خیلی کوچک». آلمان پس از اضمحلال دولت شهرهای قرن هجدهم (حدود ۳۰۰ دولت مستقل) و تمرکز قدرت در دست گروهی اندک به غولی در اروپا تبدیل شد که دهها میلیون نفر را به کام مرگ کشاند. همچنین درست در زمانی که امپراطوری تمامیت خواهی و شکنجه و اعتراف گیری (اتحاد جماهیر شوروی) در حال فروپاشی بود هسته سخت آن به ۱۵ کشور تجزیه شد.
اندازه جغرافیایی برای دول متمرکز و غیر دمکراتیک تصوری از خود ایجاد می کند که ممکن است بیش از ظرفیت ملی آن باشد و برای تحقق این تصور باید جنایتهایی صورت گیرد و دروغهایی گفته شود و تقلبهایی انجام شود. هزینه بزرگی که مردم دنیا برای کمونیسم و فاشیسم پرداختند از یک جهت محصول بزرگی و غیر فدرال بودن دو رژیم فاشیستی و کمونیستی در دو کشور آلمان و اتحاد جماهیر شوروی بود. بزرگی ایران نیز خطر اسلامگرایی را دو چندان ساخته است.
برای اضمحلال، خیلی بزرگند
جمله فوق توجیهی بود برای کمک دولت به موسسات مالی خیلی بزرگ در بحران اقتصادی سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۸ در ایالات متحده. استدلال این بود که گرچه این موسسات خود مسبب بحران مالی و اقتصادی هستند، اما به علت بسیار بزرگ بودن نمی توان گذاشت ورشکسته شوند چون در صورت ورشکستگی آنها، همه آسیب خواهند دید. بر اساس همین توجیه بود که نیروهای منتقد همواره از شهروندان خواستهاند سرمایه خود را از موسسات بسیار بزرگ (مثل جی پی مورگان، سیتی بانک، مریل لینچ، چیس منهتن، بانک آمریکا) بیرون کشیده و در موسسات کوچک و محلی سرمایه گذاری کنند تا بزرگی، توجیهی برای کمک دولتی و سوبسید قرار نگیرد.
دولت- ملتهای بسیار بزرگ و غیر فدرال نیز در مراحلی به همین وضعیت «خودویرانگر» می رسند و کسانی با استناد به هزینههای فروپاشی به همین منوال استدلال می کنند که «برای فروپاشی خیلی بزرگند» یا هزینه فروپاشی آنها بسیار بالاست. برای پرهیز از آن وضعیت از همین امروز می توان به ایده کوچک سازی واحدهای اجرایی و اداری در قالب یک نظام فدرال اندیشید و از تجزیههای خونین مثل یوگسلاوی پرهیز کرد.
غرور بی حاصل
بزرگی کشورهایی که حکومت آنها ظرفیت حکومت فدرال و واگذاری قدرت به مردم را ندارند (مثل ایران، روسیه و چین) هم به حال مردم آن کشورها مضر است و هم به حال همسایگان و مردم دیگر کشورها. هند، آلمان، و ایالات متحده نیز کشورهای بزرگی هستند، اما مردمان این کشورها به تجربه یاد گرفتهاند که با یک سیستم فدرال قدرت را میان مردم تقسیم کنند. امروز از جهت ازدواج همجنسگرایان، اعدام، سقط جنین، مالیات، نظام انتخاباتی، احزاب و گروههای سیاسی، ساختار اقتصادی و دهها موضوع دیگر ایالات گرد آمده در کشور ایالات متحده شرایط و قوانین متفاوتی دارند و افراد مجبور نیستند شرایط یک ایالت را تحمل کنند و دولت فدرال قادر نیست یک قانون را بر همه اعمال کند. همین موضوع است که پنجاه ایالت را در کنار هم نگاه داشته است.
اما تبتیها یا اویغورها در چین، چچنها و اینگوشها در روسیه یا کردها، ترکمنها، بلوچها و عربها در ایران از چنین موقعیتی برخوردار نیستند. اگر مردم و نخبگان سیاسی چین و روسیه و ایران نتوانند فدرالیسم را در چارچوب ملتی بزرگ پذیرا شوند راه حلی که برای بسیاری باقی می ماند تجزیه است. کشورهایی که مانند کانادا و بریتانیا و اسپانیا و بلژیک ظرفیت سیاسی آزمونهای فیصله بخش مثل همه پرسی (در کِبِک و اسکاتلند و کاتالونیا و فلاندرز) را ندارند، به تدریج به چند واحد سیاسی مستقل تقسیم می شوند، البته با هزینه بسیار زیاد.
مانع تجزیه در نظامهای اقتدارگرا و متمرکز نیز نه عرق ملی یا میراث فرهنگی بلکه زور قوای قهریه بوده است: ارتش سرخ و حزب کمونیست در چین، ارتش شاهنشاهی و سپاه پاسداران در ایران، و ارتش روسیه. زور نمی تواند توجیه خوبی برای مشروعیت وضعیت موجود ایران، روسیه یا چین باشد. تمامیت ارضیای که مستلزم اعدام های دسته جمعی و ریختن خون جوانان تبتی، ایغور، چچنی، کرد، ترکمن، ترک، عرب و بلوچ باشد چه ارزشی دارد؟
ضرب در ده یا صد
تصور کنید که در کره زمین به جای حدود ۲۰۰ کشور، ۲۰۰۰ یا ۲۰۰۰۰ کشور یا واحد سیاسی مستقل وجود داشت. در این شرایط، میزان سرکوب اقلیتهای قومی و مذهبی و نژادی، احتمال جنگهایی در مقیاس و مدت زمان جنگهای جهانی اول و دوم و جنگ ایران و عراق یا جنگ ویتنام، و امکان شکل گیری دولتهای توتالیتر بسیار کاهش می یافت. احتمال تجمع قدرت در دست اقلیتی نظارت ناپذیر و فراقانون در دنیایی با ۲۰۰۰۰ یا ۲۰۰۰ ملت به شدت کاهش می یافت. تهدیدات امنیتی عمدتا ناشی از تمرکز قدرت در جمعی نامسئول یا سرکوب اقلیتها بوده است. در میان این ۲۰۰۰ یا ۲۰۰۰۰ ملت آنها که ظرفیت همکاری با یکدیگر را می داشتند در قالب دولت های فدرال گرد هم می آمدند.
در دنیایی با ۲۰۰۰ یا ۲۰۰۰۰ کشور بسیاری از آن اقلیتها خود صاحب کشور می شدند و دیگر اکثریت بزرگی آنها را قربانی و سرکوب نمی کرد؛ قدرت در دست حکومتهای مرکزی قلدر و غیر پاسخگو در آلمان نازی، شوروی کمونیستی، چین کمونیستی، و ایران اسلامگرا متمرکز نمی شد تا حکومتهایی تمامیت خواه را رقم بزند و دیکتاتوریهای سرسخت را مستقر سازد و آنها با اتکا بر همان قدرت، جنگ و تروریسم به راه بیندازند یا دولت هایی را به صورت اقمار خود درآورند.
دخالت محدود، حیطه محدود
دولتهایی (تمرکزگرا، اقتدارگرا) که میزان دخالت آنها در امور مردم و حیطه عمل محدود شدنی نیست در نهایت به سوی تجزیه و کوچک سازی حرکت می کنند. دولت کوچک می تواند به بیان «کور» دولتی با قلمروی کوچک تر نیز باشد. اوج خلاقیت فرهنگی و علمی یونان و ایتالیا و ثروت و رفاه و سعادت شهروندان آنها زمانی بود که عمدتا در قالب دولتشهرها اداره می شدند. تجزیه یوگسلاوی به نفع مردم این سرزمین بوده است. دیوید ثارو مولف کتاب «نافرمانی مدنی» می گوید: «بهترین دولت، دولتی است که به نحو حداقلی حکومت کند.» دولتهای کوچک یا آنها که در قالب فدرال عمل می کنند با این معیار حکومت حداقلی بیشتر همخوانی دارند.
منبع : بی بی سی
معادن آذربايجان
تحقيق ونوشته:حسین علمی
————————
منطقه آذربايجان ايران كه درشمالغرب واقع ووسعتي280هزاركيلومترشامل ميشود اين منطقه كه نزديك به30ميليون جمعيت داردواستانهاي آذربايجان شرقي ،آذربايجان غربي،زنجان ، اردبيل و مناطق ترك(آذری) نشين استانهاي قزوين،همدان،كردستان،گيلان و…رادربرميگيرد اين منطقه علاوه برمنابع زميني مستعد كشاورزي وباغباني داراي معادن زيرزميني غني نيزميباشدكه معادن نفت،مس،طلا،آلومينا وسرب وروي مهمترين آنهاست وهركدام درسطح جهاني داراي ذخايرقابل ملاحظه يي بود مي باشد
1-معادن نفت مغان وخزر
2-معادن آلوميناي سراب
3-معادن مس سونگون
4-معادن طلاي تكاب
5-معان سرب وروي انگوران
1)نفت درمنطقه آزربایجان از منابع عظیم دست نخورد ه ای است که در صورت سرمایه گذاری می تواند از منابع مهم برای توسعه بوده ومنطقه راازنفت خوزستان وخليج فارس بي نيازكند
معادن نفت مغان در بلوک های نفتی مغان 1 و مغان 2 با ذخایر 4 میلیارد بشکه می تواند با مصرف فعلی 100 سال نیاز داخلی منطقه را تامین کند.
پاره ای از حوزه های نفت وگازموجود در دریاچه خزر نیز در محدوده جغرافیا یی و روبروی سوا حل منطقه آذر بایجان (شهرستان آذربایجانی نشین آستارا وبخش آذربایجانی نشی لیسارشهرستان هشتپر)قرار گرفته، و مشترک با همسایه شمالي(جمهوري آزر بایجان ) است. از این مورد می توان به حوزه آراز-آلوو-شرق(البرز) اشاره کرد.
بر طبق برآورد های اولیه این معادن 20 میلیارد شکه نفت درجا دارد که در صورت استخراج علاوه برتامين مصرف منطقه میتواندازمحل درآمد صادرات اقتصاد منطقه را دگرگون نماید.
البته علاوه بردوموردفوق وجودمعادن نفت وگازديگردرسايرمناطق آذربايجان
باتوجه به وجودذخايرعظيم درحواشي شمالي وشرقي بسیار محتمل است. اما هیچ گونه اکتشافی انجام نگرفته است.
2) معدن آلومینای سراب يكي ازعظيم ترين معادن ازاين نوع درجهان است ظرفیت پيش بيني شده آن4 میلیارد تن می باشد و از نظر کارشناسان هیچ نوع پس ماندی ندارد و علاو ه بر ماده اولیه آلو مینیوم، سیمان، منیزیم و چندین نوع داد ه شیمیایی دیگر نیز می توان از آن استخراج کرد به نحوی که تمام موجودی این معدن قابل استفاد ه می باشد.
3)معادن مس سونگون ورزقان این معدن درفاصله ۱۳۰ کیلومتري تبريز، ۷۵ کیلومتراهر و۳۰ کیلومتر ورزقان در محدوده روستای سون گون واقع است. این معدن در یک منطقه کوهستانی با متوسط ارتفاع ۲۰۰۰ متر بالای سطح دریا بر روی کمربند مس جهانی قرار دارد. این معدن به صورت توده نفوذی، بر روی رشته کوههای ارسباران (قره داغ) قرار گرفتهاست. این رشته کوهها با ۸۰ کیلومتر عرض بخشی از کمربند آندزیتی آلپ- هیمالیا میباشند.
ذخیره احتمالی این معدن بیش از یک میلیارد تن و ذخیره قابل استخراج آن(با توجه به اکتشافات انجام گرفته) حدود ۷۹۶ میلیون تن برآورد شدهاست که در مجموع کل ذخایر قطعی، احتمالی و ممکن در محدوده سونگون حدود ۱٫۷ میلیارد تن سنگ مس با عیار ۶۱/. ٪ است است. در این معدن غیر از فلز با ارزش مس، مولیبدن، طلا، نقره و دیگر عناصر با اهمیت به صورت فلزات همراه وجود دارند.علاوه برمعدن عظيم سونگون معادن مس ديگر درمنطقه ورزقان،اهرومشگين اهر دردست پروژه ،عمليات ومطالعه براي اكتشاف واستخراج درآينده است
4)آذربایجان به لحاظ موقعیت جغرافیایى و ساختار زمین شناسى داراى معادن گرانبهای طلا نيزمی باشد. كه مهمترين آنها معادن طلاي تكاب( آغدره وزره شوران )،قروه وورزقان ميباشد معدن طلای زرهشوران به عنوان بزرگترین معدن طلای ایران در ۳۵ کیلومتری شهرستان تکاب و ۱۵ کیلومتری مجموعه تاريخي تخت سلیمان واقع شده است. گواهی کشف معدن طلای زرهشوران پس از عملیات اکتشافی گروههای داخلی و خارجی به نام سازمان توسعه و نوسازي معادن و صنايع معدني صادر شده است.. بر اساس مطالعات نهایی ذخیره قطعی معدن طلای زرهشوران تکاب چهار میلیون تن کانسنگ طلا با عیار 5.8 ppm (گرم در تن) برآورد شده است. ذخیره احتمالی این معدن 30 میلیون تن با عیار متوسط 5 ppm است.
معدن طلای آغدره به عنوان دومین معدن طلای کشورنيز در ۳۰ کیلومتری شهرستان تکاب واقع شده است.کارخانه فرآوری و استحصال طلای آغدره در ۳۰ کیلومتری شهرستان تکاب با ظرفیت تولید سالیانه ۲/۲ تن به بهرهبرداری رسیده و هم اکنون فعال است.
سومين معدن طلاي آذربايجان معدن طلاي قروه است كه درمنطقه آذري نشين شرق استان كردستان فعلي قراردارد
علاوه بر این اندیسها طلا، مناطقی دیگری نیز وجود دارند که دارای پتانسیلهای غنی از ذخایر طلا می باشند ولی به علت اینکه در این مناطق مطالعات زمین شناسی و اکتشافی مهمی صورت نگرفته است توانایی های معدنی این مناطق بطور صحیح شناخته نشده است. علاوه بر این به علت اینکه ذخایر طلا به همراه سایر کانیها مانند نقره، مس و غیره یافت می شوند به دلیل استخراج و عملیات نادرست، طلای موجود در این معادن از بین می رود.
برخی معادن طلا کشف شده در آذربایجان به شرح زیر می باشد.
– کانسارهای آقا میر، شرف آباد، هیزجان، خوینرود، سیه کلان، کوه قاجار، مازگر، مزرود و انجرد درمنطقه ورزقان
– کانسار نبی جان در شهرستان کلیبر
– کانسار مسجد داغی در شهرستان جلفا
– کانسارهای زگلیک، نقدوز، وزایلیک، قاومیش اولان، ساریخانلو، زرینه رکاب در منطقه اهر
– کانسارهای قره قلات، بایچه باغ تكاب
– معدن کانسارهای گچه کنبد، گزدره، آی قالاسی، چیچکلو و عربشاه درتكاب
– کانسارهای شاخ شاخ و اوچ دره در منطقه صائین قالا
– کانسارهای قیزل بولاق، کلیسا کندی و خانگل در منطقه چالدران
– کانسارهای قوچاش در منطقه قره ضیاالدین
– کانسارهای سیدتاج الدین در منطقه تسوج
– کانسار دلقوز داغ در منطقه عجب شیر
– کانسار دوستان در منطقه حسنلو سولدوز
– کانسارهای نازلو قره چمن و تیکمه داش در منطقه بوستان آباد
– معدن طلای خاروانا و اندیس های طلای آرموداق و آقوران در منطقه میانه
– کانسارهای خلف و خمس در منطقه خالخال
– معدن طلای دوست بیگلو و کانسار موئیل در منطقه خیاو (مشکین شهر)
– کانسار اسدآباد، چنگوری، خمارک و خوم دره در منطقه سلطانیه
– کانسار سهرین، سیدکندی، قره آغاج، قره گل، گل تپه، گویجه قیه و مهرجان در زنجان
– کانسار الوند،خلیفه لو، ریزه جین و زه آباد در ابهر
– معدن طلای توزلار در ماهنشان
– کانسار گازرخان در الموت قزوین
– کانسار قلعه سیلوار، داش کسن بهارلو و علی آباد دمق در همدان
4)معدن سرب و روي انگوران در محدوده استان زنجان و در 135 كيلومتري جنوب غربي شهر زنجان واقع شده است.
نزديكترين روستا به معدن روستاي قلعه جوق و نزديكترين شهر به آن دندي با جمعيت مي باشد. راه اصلي دسترسي جاده زنجان، دندي، معدن ميباشدكه داراي مسافتي در حدود 120 كيلومتر است.
اين معدن انگوران در ناحيه اي كوهستاني و در ارتفاع متوسط محلي2950 متري قرار گرفته يكي ازبزرگترين معادن آذربايجان ودربين معدن سرب وروي يكي ازبزرگترين معدن جهاني است.
بر اساس اطلاعات قابل استناد، اولين فعاليت هاي استخراجي بر روي اين معدن به سالهاي 1301 يعني 90سال پيش بر مي گردد. گويا در اين سالها گالن را با روشهاي قديمي استخراج و براي مصارف عمومي ذوب مي كرده اند. بعد از اين زمان تا قبل از جنگ جهاني دوم تنها يك دوره معدنكاري كوچك مقياس توسط شركت كامينكو در منطقه انجام شده است .
استخراج معدن به صورت عمده، عملاٌ بيست سال بعدازآن با واگذاري معدن به بخش خصوصي آغاز شده است. در طي اين سالها ماده معدني به روش زيرزميني استخراج مي شد . با پيشرفت نسبي عمليات اكتشافي و تعيين ذخيره معدن مقدمات طراحي معدن روباز فراهم آمد و بدين ترتيب اولين طرح روباز معدن كه تا مدتها نيز به عنوان طرح نهايي معدن شناخته ميشد، در سال 1347 توسط آقاي كندي از شركت گلدن اسوشيت Golden Associate تهيه شد. اين طرح برمبناي اطلاعات حاصل از 52 گمانه اكتشافي و رسم مقاطع قائم توسط اين اطلاعات تهيه شده است.
پس از شروع استخراج معدن به روش روباز، به طور معمول هرسال يا هرچندسال يك طرح استخراج و باطله برداري ارائه شده است.
چون استخراج تا كنون به روش روباز بوده ، بالطبع از بالاترين قسمت كانسار آغاز شده و فقط بخش هاي اكسيده كانسار و جزء كوچكي از كانسنگ هاي اكسيده را مورد استخراج قرار داده است . با توجه به بازار خوب سولفيدهاي روي و سرب ، همواره چگونگي دستيابي و استحصال كانسنگ سولفوري ، مورد نظر بوده و در چندين مرحله مطالعاتي در اين زمينه انجام شده است و در نهایت شرکت تهیه وتولید مواد معدنی جهت استخراج زون سولفوره اقدام به حفر تونل های اصلی نموده است.
———————————————— تبريز1391——————————————-
دیدگاه توسط h.e | 6 فوریه 2013 |